بنات الحیدر



کسی را گفتند:عشق چند حرف دارد؟
 گفت:4 حرف!
همه خندیدند و در حالی که آن شخص  می رفت،زیر لب گفت:
.
.
.
مگر *مهدی* چند حرف دارد؟
تعجیل در ظهور آقا صلوات.

گاهی باید مثل همین شخص او را یاد کنیم.اما حیف.
مولا جان، بارها آمدی و نبودم در تقلای این زندگی نیازمند تو و بی تو بودم بارها آمدی و نیامدم بر دلم بارها نشستی و بی تو بودن را گریستم می دانم آمده ای بسیار نزدیک پشت پلک هایی که توان باز شدن به روی زیبایت را ندارد. پشت درِ دلی که هنوز برای میزبای تو پاک نشده . می دانم آمـده ای . دعا کن من هم بیایم . به پیــــشواز تـــــو.به پیشواز عالیجناب عشق.
به خدا قسم عالیجناب عشق توئی!فقط توووووو!


آقا دلم می گیرد وقتی می فهمم به خاطر گناه من ناله می کنی.
پیشنهاد:آهنگ صبح امید حامد زمانی را دانلود کنید!

گفتم:میدونی چرا رنگ چادرم سیاهه؟
گفت :چرا؟
گفتم:چون سایه مادر(حضرت زهرا(س))بالاسرمه.

شهید رحیم آنجفی:خواهرم،محجوب باش و باتقوا،که شمائید که دشمن را با چادر سیاه و تقوایتان می کشید.حجاب تو سنگر توست،تو از داخل حجاب دشمن را می بینی،واو تو را نمی بیند!



فرقی نمی کند،کجا یا کی!
در هیاهوی این شهر.
هرکجا و هرزمان دچار واهمه شدی.
زیر لب زمزمه کن.
حجاب می کنم قربة الی الله.
***
خواهرم! حجاب وسیله ایست تا نشان دهی وسیله نیستی!
***
حجاب یعنی من تعیین می کنم که تو چه ببینی!
و.
حجاب یعنی عشق!حجاب یعنی نمی گذارم دل امام زمان وحضرت زهرا بشکند!
و مهم تر از همه اینکه.
حجاب =حیا+وقار+متانت+ایمان+پوشش+ولایت.هرکدام نباشد حجابت کامل نیست خواهرم!بد حجابی فقط پوشش بد نیست!.





سلامتی همه باحجابا یه صلوات محمدی پسند! اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.



♦️گدایی به در خانه یک خسیس رفت و چیزی خواست. صاحبخانه به غلامش گفت:

مبـارک به قنبر بگو که به یاقوت بگوید که به بلال بگوید که به گدا بگوید که چیزی نداریم.

گدا شنید و گفت:

خـدایا بـه جبرئیـل بگـو بـه میکائیـل بگویـد کـه بـه اسـرافیل بگویـد کـه بـه عزرائیل بگوید که انشاءالله جان صاحبخانه را بگیرد.!

روزی فرشته خواست به زمین سفر کند.اوپیش خدا رفت وقولداد که زود برمیگردد وبالهایش  را نزد خدا گذاشت وگفت:<<این بالها در زمین چندان
به دردم نمیخورد.>>
 خدا به او  گفت:<< بترس که زمینم اسیرت نکند' زیرا زمینم دامن گیر است'
فرشته دوباره قولش را تکرار کرد 
وبالاخره به زمین رفت واز دیدن آنهمه فرشته بی بال تعجب کرد' انگار آنها راقبلادر بهشت دیده بود






.سال ها گذشت فرشته همه چیز رایادش رفت وهر گز به زمین برنگشت  وقولش را فراموش کرد






نظر فراموش نشه

روزی مردی خواب دید به آسمان رفته و وقتی به آسمان رسید دید فرشته هایی تندتند دارند نامه ها دریافت میکنند او از یکی از فرشته ها که درحال انجام کار بود پرسید:تودر حال انجام چه کاری هستی? فرشته در پاسخ گفت:من دارم نامه های(دعاهای)مردم را دریافت میکنم.
مرد به جای دیگری از آسمان رفت ودید گروه دیگری دارندنامه هایی رابه زمین ارسال میکنند اوازیکی از فرشته های درحال انجام کار پرسید:تودرحال انجام چه کاری هستی? فرشته در پاسخ گفت:من دارم جواب نامه های(دعاهای)مردم را به زمین ارسال میکنم .مرد به جای دیگری رفت و دید فرشته ای بیکار است وگاه گداری نامه هایی به دست او می‌رسد و او ازاو پرسید:تو چرا بیکاری? فرشته جواب داد:ای جا بخش تصدیق نامه هاست ومردم گاه گداری جواب نامه ها را می‌فرستند.مرد گفت:چطور میتوانیم جواب نامه ها را بدهیم? فرشته گفت:کار دشواری نیست! فقط بگو :خدایا شکرت.


پایان


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

ارز دیجیتال | تحلیل ، بررسی و اخبار روز ارز دیجیتال Alyssa ثپت اطلاعات علی نوحانی آشنایی سگ پامرانین خط خطی های دیوانه ی عاقل Brad yalda معرفی دارو ها پیکاسو هنر